Fixed

Natural
Gsoul

But I'd cross the ocean if I have to
I'd run through the storm

to get to you right now
It's so natural to love you

  • Tree tanbal 🦥🥥

لبخند های 1402

 

1) تابستون وقتی اخرین ردیف میشستیم کسی مارو نمیدید و ساینا سر کلاسا میشست رو دستم تتو میکرد

 

2) تمام اون مدتی که تو اردو آبنیک لواسون داشتیم میرفتیم سمت آبشارو برمیگشتیم... ولی خیلی بخصوص بخوام بگم بیشتر اون تایمی که مامیسا با جفت دست تا سینه افتاد تو آب و بعدش بند دمپاییش پاره شد با جریان آب رفت پایین XD

 

3) تمام اون ارگ و لمیز رفتنا و خوردن بنانا کافی و کارامل ماکیاتو با بچه ها و البته بوک هال ارگ که فک کنم 50 درصد سود امسالش به خاطر جمع ماها بود 

 

4) سوپرایزی که تولد 18 سالگی برام گرفتن 

 

5) وقتی تو مدرسه برا بچه ها و معلم زیستم با ارگ کلاس تئاتر اهنگ زدم 

 

6) اردو دی ماه....اون تایمایی که فورجه درسا زیاد بود و میرفتیم نمازخونه به کصچرخ و خلاف... به اضافه تمام دیوونه بازی هایی که از شدت فشار درسی از ساعت 5 به بعد تو همه دیده میشد

 

7) سری فیلمای اره رو آنلاین دیدن با بچه ها....do you wanna play a game

 

8) برف بازی با مشاورمون تو حیاط وقتی هیچکس جز ماها نیومده و بقیه انلاین بودن

 

9) آب اناری که با موژان و تبسم تو توچال خوردیم ( انقد خوشمزه بود و چسبید که هروقت با بچه ها دربارش حرف میزنیم با خودمون میگیم کاش میشد از اسنپ فود هرروز سفارشش داد)

 

10) وقتی تو اون برف و اوضاع خراب رفته بودیم بیرون کادو تولد برا یه بنده خدایی بگیریم ولی هفته انبار داریشون بود و برگشتنی اسنپ نمیگرفت و مام در همین حین همدیگه رو با برف خفه کردیم

 

11) وقتی اسپیکر بردم مدرسه و تو تایم استراحت بین باکسا گوشیو وصل کردم آهنگ تریاک گذاشتم 

 

12) قایم موشکی که شب تو حیاط و ساختمون مدرسه بازی کردیم

 

13) وقتی معلم زیستمون کیک هویج درست کرده بود برامون آورد بخوریم

 

14) وقتی که سرکلاس ریاضی انقدر همه ریده بودیم نشانه رو که معلم بنده خدا داشت سکته میکرد بعد تو اون وضعیت یه اتفاقی افتاده بود که منو موژان داشتیم از خنده میترکیدیم....موژان خودشو زده بود به اینکه داره از سرفه خفه میشه منم مقنعه گرفته بودم جلو صورتم کسی خندمو نبینه میزدم پشت موژان

 

15) وقتی روز قبل نشانه رفته بودیم خونه تبسم مثلا درس بخونیم ولی به کصچرخ کشیده شد

 

16) مسابقه دو که با مشاور و معلم فیزیکمون گذاشته بودیم

 

17) وقتی بهار مست شده بود واسه اولین بار بعد ساعت 1 شب زنگ زده بود به من فحش میداد گریه میکرد میخندید بعد چرتو پرت هی میگفت

 

18) تمام آهنگا و خواننده هایی که پیدا کردمشون

 

19) وقتی دوتا گربه رو سقف داشتن جنگ جهانی دو میرفتن بعد موژان و مشاورمون فک کردن زلزلس بدو بدو عین این پنگوئنا رفتن بیرون از کلاس

 

20) وقتی برای اولین باز تو زندگیم آزمون نشانه ریاضیشو 50 درصد زدم

 

21) جشن 15 سالگی مدرسه 

 

22) وقتی با خانواده و خالم اینا رفته بودیم بیرون غذا بخوریم و آرامشی که اون چن ساعت داشتم

 

23) وقتی به بهونه فیزیک دوازده یا شیمی میرفتیم یه کلاس دیگه غیبت میکردیم 

 

24) وقتی تو استراحت ۴۰ دقیقه ای تو حیاط بدمینتون بازی میکردیم و کفشم سرش ترکید

 

+ به اضافه خیلی اتفاقای دیگه که واقعا شاید الان به ذهنم نرسه ولی مطمئنم اگر یادم بیفته بازم یه لبخند گنده میاد رو صورتم....من امسال واقعا بهم خوش گذشت و کلا امسال و یازدهم از بهترین سالای زندگیمو گذروندم شاید فشار درسی درحال کردن بدبخت کردن ما باشد ولی خب....

++ فقط چون هستی زده بود هرکی ببینه پستو بشینه چالشو انجام بده

+++حس میکنم به عید یه ماه مونده درحالی که هفته دیگه عیده....چه حسی دارین که هفته دیگه عیده؟

  • Tree tanbal 🦥🥥

tari is calling....from my world to earth

خیلی وقت بود تو فکر نوشتن یه چیزی بودم اما همیشه میموندم که قراره درباره چی بنویسم...

وقتی صبح از ساعت 7 میری مدرسه بعدشم که 9 شب میای خونه دیگه کشش اینو نداری که فکر کنی ببینی از اتفاقایی که اون روز برات افتاد چیو بنویسی یا چیو ننویسی... یعنی این طوری نبود که هیچ اتفاق خاصی نیفتاده باشه ولی انقد ذهن آدم کشش نداره که اره....

اخرین پست من برای مهر بود و از اون موقع تا الان انقدر اتفاقای جالب و خوب و بد( اکثرا خوب اگر قسمت برای کنکور خوندنشو بذاریم کنار) برام افتاد که هیچ ایده ای ندارم از کجا شروع کنم و حقیقتا قصدم ندارم با فکر کردن به ترتیبش و این داستانا همه اینارو توی این پست جا کنم... خلاصش این میشه که از بهترین خاطره هامو ساختم  D: و این حقیقت که به خاطر بچه های کلاسمون واقعا خوبن بی تاثیر نیست... میتونم بگم اگر تو هر مدرسه و کلاس دیگه ای به جز جایی که الان هستم می بودم شاید نصف بیشتر خاطره ها و تجربه ها و حتی شاید یه بخشی از شخصیتم رو به دست نمیاوردم و از اینکه امسالم تا به الان این طوری گذشت خوشحالم. پشیمونی هایی هم دارم البته ، کیه که نداشته باشه ولی خب مربوط به درس عنیه نه چیز دیگه ای.

واقعا خوشحالم که برای اولین بار بعد مدت ها تونستم همین چنتا خطم بنویسم و الان تو کونم عروسیه چون خیلی وقت بود نشسته بودم پشت لب تاپ تا اینجوری تایپ کنم و واقعا لذت تایپ کردن یادم رفته بود XD

بی صبرانه منتظرم تیر هم برسه و تموم شه تا بتونم یه نصف راحت بکشم...( همچنان منی که به خاطر تایم کمی که تا تیر مونده استرس دارم...اما به عنوم)

اصلا هنوز کسی هست که ستاره این وب براش بره؟ XD ایشالا که هست

 

+ به یاد قدیم خوشحال میشم اگر کسی بود و منم هنوز آنلاین بودم زیر پست بشینیم حرف بزنیم D:

یه چتمون نشه ؟

+ شاید امشب قالب وبم عوض کردم @-@

+راستی اون وسط مسطا اگر غلط تایپی ای ( یا حتی شاید املایی ای @_@ ) چیزی دیدین اهمیتی ندین با تشکر.

  • Tree tanbal 🦥🥥

Yoooo B-Day Girl

اگر تنها راه ارتباطی حال حاضرم باهات اینجا نبودحالا حالاها اینجارو باز نمیکردم تا پست بزارم...XD شبیه یه تیر دو نشون میمونه 

هاستییییییییییی تولدت خیلی مبارک باشه :)

سال سختیه روزا سخت میگذرن ولی خب شبا موقع خواب که میای یه مرور ریزی رو اتفاقای روزت میکنی میبنی نه فلان اتفاق خوب بود و از این حرفا و خب امسال از اون سالاس که باید به همین چیزا و اتفاقای خوشحال کننده ریزشم عادت کنیمو راضی باشیم.

امیدوارم امسالت پر از این دسته اتفاقای ریز خوشحال کننده باشه که حتی اگر یه درصد با خودت فکر کردی که چقدر اون روز از اون روزای خسته کننده و بد و سخت بود نگا کنی ببینی نه هنوزم به خاطر اون اتفاقای ریز نمیشه روز بد حسابش کرد.

سال دیگه این موقعا یا تو دانشگاهیم یا داریم آماده میشیم برای داشنگاه و اگر تو یه شهر باشیم باید خودتو آماده دیدن یه ماشینی بکنی که ماها توشیم اومدیم دنبالت بریم خراب بازی XD

HBD

  • Tree tanbal 🦥🥥

Tari Talk #3

  • Tree tanbal 🦥🥥

look who's here :D

سلامممم

چطورین بچه ها چطور میگذره . فک کنم قشنگ دو ماه از آخرین پستم میگذره و باید بگم جدی دلم تنگ شده بود.

هر سه هفته یه بار ازمون نشانه داریم برای همین دارم فک میکنم اگر بعد از هر ازمون نشانه بیام یه پست کوچیکی بزارم خوب میشه.

این چند ماه به عنوان یک عدد دانش آموز کنکوری به معنای واقعی کلمه گاییده شدم D: همین قدر غلیظ و صادقانه.

طی دو سال گذشته همیشه دوستای کنکوریمو اذیت میکردم میگفتم اره یک دانش آموز کنکوری از 24 ساعت روز باید 25 ساعت درس بخونه و اینا بعد الان کارماش داره سرم میاد....

مطلب برای عر زدن زیاد دارم هم از نوع مثبتش هم از نوع منفیش ولی انقدر همه چی تو مغزم پخشو پلاس و مطلبا با سرعت زیاد هی میان میرن فعلا تعریفشون نمیکنم تا حالا شاید سری بعدی.

این مدت این طوری نبود که اصلا نیام یه نگاهم بندازم و برم... ولی خب چون امسال درصد بیشتری از بیان کنکوریه هربار میومدم هیچ فرقی نکرده بود اینجا ، ینی مثلا تک و توک ستاره پست جدید میدیدم و این طوری بودم که : چقد خلوت... سر همین پستی نمیزاشتم.

ولی خب الان آمده ام آباد کنم از خلوتی در بیاد فقط حیف که خیلیاتون الان آنلاین نیستین تا پستو ببینین بعدش بشینیم حرف بزنیم...

خلاصه که اره همین D:

+یا آخر امشب یا فردا یه پستی میزارم خاطره دو هفته پیشمه چون میخوام حالت یادگاری باشه تو یه پست جدا مینویسم بعدا D:

+تمایل به صحبت ؟ 

  • Tree tanbal 🦥🥥

Happy birthday mate <3

  • Tree tanbal 🦥🥥

happy late anniversary

به اینکه دیره اهمیتی نمیدم من اون تایم وسط امتحانا بودم ولی سالگرد وبه D:

دومین سالی میشه که من تو این محیط حضور داشتم و خب به نسبت پارسال خیلی کمتر تو وب بودم با این وجود از بودن تو وب و صحبت کردن با همتون لذت بردم 

امسال دوادزهمی محسوب میشم و ممکنه حتی از این سالی که گذشت هم کمتر سر و کلم پیدا بشه ولی میخوام بدونین که با این وجود هروقت فرصت مناسبی بود میام و سر میزنم بهتون و گردگیری میکنم 

این پست ، پست خدافظی و اینا نیست اشتباه نکنینا من هنوز هستم فقط دیدم پست مناسبیه برای اینکه این حرفارو هم بزنم D:

اره خلاصه...

حقیقتا اصلا یادم نبود سالگرد وب گذشته XD پست سالگرد وب یکی دیگه رو دیدم بعد یهو یادم اومد که عه منم همین موقع ها بود وب زدم...بعد رفتم چک کردم دیدم 25 خرداد بوده و اره 

ولی الان اومدم دیگه 

وب عزیز مرسی که برام محلی بودی برای ارتباط برقرار کردن و خوش گذروندن. بیا سال بعدی هم با قدرت ادامه بدیم 

 

+بازگشت همه به سوی قالب مورد علاقه است XD

خرسیه رو هم خیلی دوس داشتما ولی این یکی جای دیگه ای تو قلبم داره

  • Tree tanbal 🦥🥥

monthly 2

اولش میخواستم تری این ده بلدینگ بزارم ولی بعدش دیدم شاید اگر به صورت یه دیلی کوتاه بنویسم براتون بهتر باشه...

سلام

آخرین پست در صورتی که بخوایم  Tari Talk قبلی رو فاکتور بگیریم برای 11 اردیبهشت هستش و بچه ها پست گذاشتن واقعا سخته بیاین صادق باشیم XD

ولی خب اومدم که آباد کنم (اصلا هم زور بالای سرم نبوده)

توی این یه ماه اخیر درست مثل همه شماها بنده هم آزمونای ترم داشتم و آخریش اگر خدا بخواد این هفته چهارشنبس و بعدش تابستونن

حتی اگر تابستونم یه ماه باشه واقعا اهمیتی نمیدم فقط نیاز دارم که هرچی سریع تر برسه...روحی و جسمی و خلاصه از همه نظر به این یه ماه نیاز دارم... یه عالمه هم برنامه دارم جدی 

یه هفتشو که قراره برم پیش دخترخالم بترکونیم. بقیه برنامه هام بمونه برای بعد شاید تو یه پست دیگه گفتم

این ماه به جز اینکه برای امتحانا خوندم میتونم بگم با افتخار رکورد سریال و انیمه بینیم رو شکوندم و توی این دوره از امتحانات با افتخار 7 تا سریال و 4 تا انیمه دیدم D:

بعد منظورم از دیدن این نیست که از هرکدوم مثلا چنتا قسمت دیده باشم نه جدی...همه رو تموم کردم D:

خیلی جالبه که تا دوماه پیش حس هیچ سریالی رونداشتم و اون وقت تا دوره امتحانا اومد من یادم افتاد که اسپید ران سریال راه بندازم برای خودم XD

 

سریالایی که دیدم : 

 the glory - duty after school - melancholia - why her - the good bad mother - only murders in the building - the summer i turned pretty 

 

انیمه هایی که دیدم :

link click - oshi no ko - banana fish - demon slayer 

برای دیمن اسلیر فصل جدیدشو دیدم بقیه فصلاشو قبلا دیده بودم

 

اره خلاصه ترکوندم...تازه این وسط بازی آنلاینم کردم به میزان فراوان و صادقانه نمیدونم با این همه کار کی درس خوندم و کی خوابیدم ولی به هر صورت یه جوری همه این کارارو کردم باهم XD

چون تو این یه ماه خیلی سر نزده بودم به بیان از بقیتون خبر زیادی ندارم در نتیجه خوشحال میشم اگر اومدین تا زیر کامنتا حرف بزنیم و خوشحال ترم میشم اگر بگین یه ماه اخیر شماها چجوری بود D:

 

« Tari Out »

  • Tree tanbal 🦥🥥

Hahaha

تری اینجا نیست و اینجا خیلی بی روح میزنه. پس من اینجام تا روح وبش باشم..هیهیهیهی

همین.

  • Parsoon :]

Tari Talk #2

 

  • Tree tanbal 🦥🥥

my dreamy tree house

a sloth in the bed

So don’t hide yourself

will you show me yourself

Be comfortable with the way you are

That's right, it's okay to be okay

that's okay / d.o
Designed By Erfan Powered by Bayan