+کامنتا
داشتم شیمی میخوندم و تایم استراحتمه و حوصلم به طور فجیحی سر رفته
در نتیجه بیاین حرف بزنیم اگر کسی زنده هست درحال حاضر
از هفتتون چخبر
من که بچه هامون رفته بودن اردو یزد از دوشنبه شب با ناظم و مشاور و اینا واسه همین میتونم بگم اخر هفته من از سه شنبه شروع شد XD
oh so i guess now there is no more us
سلامم
تا هروقت که آن بشین من میرم ادامه شیمی
داب داب داب داب
خوبیی
سلاممم بیشور
با دیدن عنوان یاد اون پادکسته افتادم
هفته رو الان پست کردم-
با جفت تون قهرم.
خودتی بچ تو محو شدی همشششTTT
چون دلم براتون تنگ شده.
میگذره
ن نمیدونم
فهیمه یا همون آریانا سابق از سیستان
ایشالا به زودی دیگه و پ ن لازم نداشته باشیم..
ممنون
خوشوقتم عزیزم
تری تری تری
تری تری
تر ترییییی
(با ریتم بخونید)
جهت اعلام حضور*
بچها کاش تو وب یکیتون یه پست بزارید برا محفل وقتی قندشکنا ریده اونجا حرف بزنیم-
یا چطوری به خودشون اجازه میدن بولیت کنن..لوزرا.
واعی آروشا چقد ایده ات زیباست.
میشه بگیم شکیبا هم بیاددد؟
دارم وب استورم برینگرمو سر و سامان میدم
XDD گنگ بازی درنیار من خودم به شخصه تو تمام زندگیت بولیت کردم و بولیم کردی.
ارهههه با شکیبا داشتم حرف میزدم دیگه سر چندتا پیام اخرم محو گشت اما بهش بگو پرسوننن
قندشکنم ریده نمیتونم برگردم اونور
تری تالک عمومیه پست رمزدار میخوام ㅠㅠ
حله پس بهش میگم. چرا فقط از پروکسی استفاده نمیکنید خب..
یه وب داشتم اسمش storm Bringer بود اونو میگم
قالبش آبی صورتی بود
کلا سه تا پست دارم توش
پرسون
چون اوناهم وصل نمیشن😃
XD ودف یعنی چی باز نمیشنن سجویجسوسکسو
پرسون واقعنی اگه پروکسی وصل بشو داری شِیر کن ㅜㅜXD
XD کجا شیر کنم خاب.
واعی من وبمو عملا شوت کردم تو اشغالی نوشتن رو هم که عملا گذاشتم کنار مگه بیاید پست محفل بذاریم که یه خبری بشه توش.
کپی کن بیا تو بیان پیست کن
خصوصی بفرست ولیXD
محفل بزاریم تو وبت بعد وبت با طراوت میشه شور زندگی درش جریان پیدا میکنه یونو؟U_U
شت خیلی وقته دارمش:0
نه قالبو نمیخوام عوض کنم منو ابوت می رو پر کردم و ستون کنار وب و قراره زین پس پست بزارم از اون لحاظ میگم
چون که برای ادامه دادن هیچ امیدی ندارم XD
دلم برای پست گذاشتن تنگ شده اما وبلاگ نویسی با محتوا دلم میخواد و میخوام یه سری متنامو این چیزا رو پست کنم اونجا
سانبین برای این دختره تری فرستادم برو خصوصی ازش بگیر.
چرت هیج امیدی برای ادامه دادن نداری؟
چشم و تشکر فراوان
XDهیچ وقت نگفتم که گاو نیستم ولی خب.
کدوم قدیمیا یعنی؟:0
چون که به نظرم مزخرفن پس باعث میشه حس کنم که چرا باید ادامه بدم؟ درکل فعلا که مغزم قفله.
یه دقیقه من برم شام الان میام
نوش جونXD
پرسون خانِم
اول یه سوال تخصصی میپرسم
هدفت از نوشتن چیه؟ یعنی چرا مینویسی؟
چون با خودم میگفتم به نویسنده ای نیستی؟ ولی خب حس میکنم جوابش نه باشه. من نوشتن رو دوست دارم اما اگه تو چیزی خوب نباشم ناخوداگاه کنار میره..متاسفانه هیچ وقت نتونستم باور کنم که متنام خوبن. من تو همه چیز اعتماد به نفس دارم به غیر از نوشته هام.
و میدونی؟ از اینکه بقیه فک کنن یه نفر یه جایی توی دنیا میتونه درکشون کنه خیلی خوشم میومد.
متوجهم چه میگویی و سخنانت کاملا قابل درکن خب؟
اما به این فکر کن که اول از همه خودت باید از کاری که داری میکنی لذت ببری و به چشم خودت زیبا باشه، بعدس اوکیه
TTTTTTTT تری....جدنی میگییی؟ گریه میکنممممم
اصلا مسئله این نیست که من راحت نیستم..من با نوشتن اوکیم فقط نمیتونم نشونش بدم میدونی..وگرنه معمولا باعث میشه اروم بشم و ذهنم خالی بشه...پس اره قک کنم باید این فکر رو تو ذهنم جا بندازم.
چرا جدی بودن بهت نمیاد اصلاXDDD
اصلا تری جدی تو کتم نمیرهXDDDDDDDD
چتر واقعا تهدید ناجوریه.
شکیب گفت میاد حطوسجسوسگسوگسوسچ
ببین تری جدی خیلی جدیده XDDDD
تری جدی مثل اینه که من جدی باشم.XD اصلا منطقی نیستXDDD
تری سوبین یکم وایبته ها.
من سوبینو گفتم فقططط
شاید جدی من رو بیشتر از خودت دیده باشی اما بیا منطقی باشیم من و تو...خیلی...غیر جدی ایم کلا XDDDDD
XD جدا؟ حتی یادم نیست...XDDDD
واعی من عاشق ورژن غیر جدی مونم شبیه این دوست احمقای توی سریالاییم..XD عاشق خودمونم داش.
XDDDDDDDDD واعی اون دوتا دقیقا من و توییم.XDDDDDDDDDDD
هستیم ترکیب اون دوتا پسراس. همپنقد جدی،گنگ و جاذاب