های
چطورین
آمده ام مقداری زر بزنم و بروم به بدبختی ای به اسم عربی رسیدگی کنم
ابتدا که همون طور که میبینین قالب جدید زدم D:
دوستش بدارم...با اینکه دلیلی که الان مقداری بدبختم قالب الانه ولی خب از زیباییش کم نمیکنه
دیشب تا ساعت 11 و خورده ای قالب زدم (10 اینا نشستم پاش) و بعدش تا ساعت نزدیک یک نشستم انگلیسی کتابو نگاه کردم برای امروز که آزمون میان ترم داشتیم یکم دیکته هاشو کار کنم
خلاصه که دیر خوابیدم و صبح هم مجبور بودم ساعت 7 پاشم در نتیجه کم خوابیدم....و من اصلا نمیتونم کم بخوابم جنازه میشم
مدرسه اوکی بود ولی وقتی پام به خونه رسید انققدرر خسته بودم که بعد از ناهار دور و بر ساعت 4 گفتم بزار یه نیم ساعت بخوابم...و پاشدم و دیدم اون نیم ساعت شده یه چیزی نزدیک 3 ساعت و ساعت 8 ربعه D:
و منم عربی هیچی نخوندم و فردا ازمون میان ترم عربی داریم...قواعد بلدم معنیارو ولی جدی کجای دلم بزارم نمیدونم
منتظرم آب جوش بیاد که قهوه بخورم چون با این وضعیت امشبم بیدار بیدمم...زندگی کفیثیه
این بود روز من...یادم نیست اخرین پست کی گذاشتم ولی یادمه یه چند وقتی میشه نزاشتم پس اومدم توی این فاصله که آب جوش میاد یه چیزی بزارم
از خواهش های آخر پست:
شاید قدیمی شده باشه ولی به lover تیلور سوییفت عشق بورزید....از پایه های ثابت پلی لیست تابستون دو سال پیشم بود و دیروز بعد از مدت ها دوباره نشستم بهش گوش دادم خاطراتم زنده شد
همچنین اهنگ natural از gsoul رو بهتون پیشنهاد میکنم
دیگه همین
بای بای~