تا جایی که یادم میاد من تمام زندگیم آدم خودخواهی بودم... از این میترسیدم که اگر بخشنده باشم آسیب ببینم ، چیزی برام باقی نمونه . به خاطر همین هیچ وقت تلاش نکردم به کسی نزدیک بشم چون میدونستم که ممکنه بخشنده بشم... ممکنه آسیب ببینم.
با این وجود شروع کردم به نزدیک شدن به افرادی که دور و برم بودن چون توی ذاتم بود.. درست مثل هرانسان دیگه ای منم به افرادی نیاز داشتم که بتونم براشون بخشنده باشم... چون بخشنده بودنم نشون از نزدیک بودنم میداد و خب هرانسانی نیاز داره به افرادی نزدیک باشه و کنارشون احساس راحتی کنه.
نزدیک شدم و صدمه دیدم... درست همون طور که فکر میکردم. با خودم فکر میکردم با وجود تمام باورایی که داشتی بازم انتخاباتو زیرپا گذاشتی و آسیب دیدی... بازم اشتباه کردی.
اون نقطه از زندگیم تبدیل شد به نقطه شروعم برای فاصله گیری از آدم... چون اون بار فقط سناریو ساده ساخته شده توسط تصوراتم نبود ، درد رو تجربه کردم و دلم نمیخواست دوباره تجربش کنم... بنابراین خط حدود آشناییم با افرادو برای خودشم مشخص کردم تا شیاد این دفعه آسیب نبینم.
گذشت و گذشت و من دیگه بزرگ شده بودم... فرد بزرگی که با وجود اون همه سن هنوز از آسیب دیدن میترسید و هر بار که افکار مربوط به نزدیک شدن به کسی به ذهنش خطور میکرد ذهنش رو با موضوع های دیگه سرگرم میکرد تا دوبراه اشتباه نکنه... همون زمانا بود که با افراد جدیدی آشنا شدم... افرادی که برام درست مثل آدمای دیگه زندگیم قرار بود در حد آشنایی باقی بمونن... اما هرچی بیشتر میگذشت با رفتاراشون ، با طرز برخوردشون بیشتر ظرم رو عوض میکردن... دوباره داشتم به مرزی که برای خودم مشخص کرده بودم نزدیک میشدم ، اونقدر نزدیک که دوباره ردش کنم و دوباره آسیب ببینم . با این وجود یه صدایی پس ذهنم بهم گفت اگر فرق کنن چی؟ اگر این دفعه آسیب نبینی چی؟
و این طوری بود که من بازم درست مثل زمانی که دردو تجربه نکرده بودم از مرزم گذشتم و شروع کردم به نزدیک شدن ، شروع کردم به اهمیت دادن و بخشنده بودن. و برای اولین بار آسیب ندیدم ، پشیمون نشدم.
باز گذشت و گذشت و به من الان رسید... منی که زمانی خودخواه بود و از بخشنده بودن میترسید و آسیب دیده بود... انا الان حاضره آرزوی هر 00:00 شبشو براشون بده
.
.
.
00:00
امیدوارم 24 ساعت قشنگی داشته باشین...
+متن قدیمیه ولی از ترس اینکه یه وقت گمش نکنم گفتم بزا اینجام بزارمش
++امیدوارم فردا روز خوبیو بگذرونین